نظرتون ؟؟؟؟؟

کنچیوا

بنظرتون فردا پست چی بزارم ( پست موقت )

۱- قسمت سوم شینوبی تایتان

۲-قسمت چهارم فصل چهارم جهان جدید

۳-بیوگرافی یکی از شخصیت های ناروتو

نظرتونو حتما بگید چون برام خیلی مهمه

کامی نگهدارتون و سایونارا

 

شینوبی تایتان فصل ۱ قسمت ۲

دیوار رز ( دیواره کالانه ) 

بوممممممممم , هانجی نفس نفس زد و گفت : لیوای یه تایتان شیفتر شصت و پنج متری دیواره شرقی ماریا رو نابود کرد , لیوای : آروم در رو باز کن بعدشم فک کنم ته نیروی مارلی هستش , هانجی : خبر دیگه ای که می‌خوام بگم اینه که صاحب تایتان رو گرفتیم , لیوای به سرعت به سمت جایی که شیکامارو رو بود رفت , شیکامارو : من کاری نکردم , سرباز : الان حالیت میکنم , هانجی : انگار یه نیرویی که داره اینه که با زدن دست هاش به هم می‌تونه یسری قدرت انجام بده ولی نمی‌دونم چرا تایتان نمیشه , برا همینم دست هاشو قطع کردیم , لیوای با سرعت سلاحش را زیر گلوی شیکامارو گذاشت : مرتیکه عوضی بالا بگو کی اجیرت کرده و گزینه سرتو میزنم , همین یک ماه پیش برای کشتن امسال شما و نجات دادن سرزمینمون , سربازهای زیادی از جمله فرماندهمون کشته شدن , شیکامارو : آروم باش رفیق , توهم مثل من بهترین دوستتون از دست دادی , لیوای : برام مهم نیس که یه مارلیایی کثافت کشته بشه , لیوای از حرکت ایستاد , شیکامارو اشک از چشماش آمد و گفت : به آسوما نگو کثافت اون مهربونم تمرین دوست و معلم برای من بود , بعدشم من از مارلی یا شارلی یا این چرت و پرتایی که تو میگی نیومد من از کونوها اومدم و یک چونین حرفه ای هستم , شیکامارو , لیوای را رها کرد و لیوای بر زمین افتاد , هانجی لیوای را برداشت و گفت : ببخشید دوستم عصبانی بود از دهنش در رفت , لیوای : داره زر میزنه پس به جز مارلی دیگه کجا الدیایی داره , هانجی : نه لیوای این نه مارلیایه نه الدیایه , میگه از کونوها اومده , و وقتی تونستیم نقشه دنیا رو داخل زیر زمین خونه یگر پیدا کنیم , داخلش جایی به نام کونوها نبود , لیوای : پس دیدی داره زر میزنه , هانجی : نوچ , لیوای : چیو دیگه داری , هانجی : خون جلو چشمانم گرفته , یک زره دقت کنی صورتش شبیه شرقی هاس , لیوای : همون آشغالی پول دوستی که هفته پیش اومدن , هانجی : آره , لیوای : پس باید پای اونا رو از اینجا ببریم اونا هم با مارلی هم دستن , هانجی : نوچ , لیوای : این یکی به چیه , هانجی : اینو مارلی ناخواسته فرستاده , لیوای : وای مخم ناقص شد , می فهمی چی میگی چار چشم , هانجی : این یه شرقی هستش که خونش به الدیایی ها میخوره و به همین دلیل مارلی اونو شیفتر کرده که به ما حمله کنه , لیوای : اما با مشخصات این ما یه همچین تایتانی نداریم  , هانجی : اون یه تایتان غول آسای جهش یافته هست , آیا حق با هانجی است در ادامه چه پیش روی شیکامارو است         

 

شینوبی تایتان فصل ۱ قسمت ۱

دیوار ماریا

الان تونستیم دیوار ماریا رو پس بگیریم و فهمیدیم انسان ها دشمن ما هستن , 

مارلی

راینر : فرمانده ماگت پیروز نشدیم , تئو ماگت : خاک بر سرت , پیک و آنی و برتولت و زیک و مارسل کجا هستن , راینر : مارسل و برتولت در راه مارلی کشته شدن , آنی هم توسط دشمن اسیر شد , پیک هم زیک رو به دروازه شرقی برد , ماگت : فکر شکست رو میکردم سرباز براون اما یک راه نجات پیدا کردم , چند روز پیش ده نفر رو بیهوش پیدا کردیم , ظاهراً این ده نفر خونشون به الدیایی ها میخوره و می‌خوام به سمت پارادیس بفرستمشون , اتفاقا نیروی بدنی خوبی دارن , راینر : بله ,  ناروتو : من کجام , الان با بر و بکس رفته بودیم بیرون بدجور تونستم اورو سانین و مادر بزرگ سوناده رو راضی کنم که بیان , یهو ساسکه انگار داشت با یکی می‌جنگید ( اینجا ساسکه با ناروتو اینا خوبه ) که یهو یه پورتال باز شد و بعدش نمی‌دونم چی شد , سربازان مارلی ناروتو و دوستاشو به لبه دیوار بردن , کاکاشی بیدار شد و با صاعقه بنفش به طناب ها ضربه زد , ماگت : مرد نقاب دار به اون طناب ها با نیروی شیطانی نمیتونی ضربه بزنی , کاکاشی : چی , سای : کاکاشی حق با این یاروه طناب ها چاکرا رو میمکن , ماگت : الان کاری میکنم که به پشیمونی بی افتید , و ماگت مایع نخاعی رو وارد گردن سای کرد و اورا به پایین پرتاب کرد , سای : نههههههههه , و سای تبدیل به یک تایتان خالص شد , شیکامارو : سای , ساسکه : فک کنم سای به سابقش برگرده , اون انگار جهش یافته شده , ساکورا : زبونتو گاز بگیر ساسکه , جیرایا : آخر عاقبت اومدن به تفریح اینه , سوناده : نه این آخر عاقبت چشم چرونیه , لی : با هشت دروازه بازش میکنم , ساکورا : لی نمیشههههههههه , ناروتو : من میتونم , اوی آی , نه انگار نمیتونم , شیکامارو : این دعوا هارو نکنین الان قراره جهش یافته بشیم , ماگت : حق با این گیس بلنده , سپس ماگت , لی رو تبدیل به تایتان کرد , ماگت اینم اثرش , و سپس ماگت ناروتو رو به پایین فرستاد , ناروتو توسط سای و لی تکه تکه شد و خورده شد , هیناتا : ناروتو کوننننننننننننن , کاکاشی : فقط اجل مون رسیده , جیرایا : نه ناروتو , سپس جیرایا هم تبدیل به تایتان شد , و یک جا , شیکامارو و ساسکه و ساکورا و سوناده و کاکاشی و هیناتا هم خوراک سای و جیرایا و لی شدند , راینر : عه فرمانده چرا کشتی شون , این مایع نخاعی تلاش سالها علم وتحقیقه , این مایع نخاعی رو اگه به کسی بزنی و تایتان بشه وقتی کسی رو بخوره اون شخصه خورده شده وارد بدن تایتان شد , تایتان بزاغی تولید می‌کنه که شخص خورده شده تبدیل به تایتان شیفتر میشه , راینر : یعنی الان اونا تایتان شیفتر میشن و به پارادیس حمله میکنن , ماگت : آی باریکلا

 دیوار ماریا ( دیواره شرقی ) 

سرباز نگهبان : بعد نابودی تایتانا داره روز به روز خوب تر میشه , سرباز دیگه : هی یه تایتان چهارده متری با مو های سفید داره میاد , سرباز اولی : عددی نیست الان نفلش میکنم , سرباز اولی با سلاح مانور بسوی تایتان ( جیرایا ) رفت , ناگهان شکم تایتان پاره شد و از آن یک تایتان شیفتر شصت و پنج متری بیرون آمد و جیرایا له شد ولی دوباره بازسازی شد , سرباز دومی : چی از شکم یه تایتان خالص چهارده متری یه تایتان شیفر شصت و پنج متری بیرون اومد , مراقب خودت باش , سرباز اولی : چی میگی مردک چجوری خودمو نجات بدم , انگار نیروی این شیفتر اینه که با سایش

آدما رو کنترل کنه , سپس دیواره شرقی و نگهبانانش توسط تایتان شصت و پنج متری نابود شد , 

دیوار رز

سرباز فرمانده پیکسیس , پیکسیس : چی شده , سرباز : یه تایتان شیفتر شصت و پنج متری دیواره شرقی ماریا رو نابود کرده , پیکسیس : ای بابام , انگار ماریا مارو طلسم کرده , سرباز : جالبیش اینه که این تایتان از شکم یه تایتان خالص چهارده متری بیرون اومده , پیکسیس : چی , 

دیوار ماریا ( دیواره شرقی )

شیکامارو از پشت گردن تایتان شصت و پنج متری بیهوش بیرون زد , آیا ناروتو و دوستانش با جوخه شناسایی روبرو میشوند

جانه

 

شینوبی تایتان

کنچیوا

بعد سالها برگشتم

یه فکری کردم و گفتم در کنار جهان جدید یه داستان ترکیبی از اتک و ناروتو بنویسم , داستان توی دنیای اتک رخ میده , داستانم اسپویل نمیکنم چون دوست دارم خودتون بخونید , شخصیت ها : ارن یگر-ناروتو اوزوماکی-میکاسا آکرمن-ساکورا هارونو-آرمین آرلرت-ساسکه اوچیها-لیوای آکرمن-کاکاشی هاتاکه-ژان کیریشتاین-شیکامارو نارا-راینر براون-راک لی-ساشا براوس-هیناتا هیوگا-کانی اسپرینگر-سای یاماناکا-دات پیکسیس-سوناده سنجو-جیرایا-تئو ماگت

خب امیدوارم خوشتون اومده باشه

سایونارا

 

تولد تولد

امروز چه روز فرخنده ای است تولد شاه شاهان ایتاچی الان دارم با آهنگ کفتر کاکل به سر می‌رقصم ؛ این رو به همه ناروتو فن ها و اوتاکوها تبریک میگم وایییییییییییی دیشدری درین ماشالا دیشدری درین ماشالا اگه پول دستم بود میرفتم کیک می‌خریدم از بس خوشحالم

خب سایونارا

جهان جدید فصل ۴ قسمت ۳

سرزمین ریوندل 136 سال پس از میلاد

الروند : هی لیو واک شان سریع لشکر مو بچین بسیوی تقاطع روئان میریم , 

تقاطع روئان 136 سال پس از میلاد

سرباز : فرمانده , الف های ریوندل با چهارصد هزار نفر به ما نزدیک میشن , دوبری : خوبه سرباز , لشکر سمت چپ به فرماندهی دوبری , لشکر سمت راست به فرماندهی لیزا فاتح , لشکر جنوبی به فرماندهی آرگون سویل , لشکر شمالی به فرماندهی مریون کارگزار گاندور , و در قلب لشکر الروند و بودان و برکولی حضور داشتند , زوت : پدر تو در میارم دوبری , در لشکر نکرومانسر در سمت چپ زوت مبارز , سمت راست الیزابت و پادشاه اور ها , لشکر جنوبی با دو گروه گابلین های کوه و گابلین های دشت , لشکر شمالی هم با فرماندهی آزگ و در قلب لشکر آنگمار جادوگر , جنگ با شیپور لشکر مردور آغاز شد , زوت مبارز با تمام نیرو بسوی دوبری تاخت , دوبری : دزد کثیف , دوبری با تیر های آتشین جلوی زوت را می‌گرفت , زوت : مردک خر تیر های چسقلی میخوای جلومو بگیری , دوبری : شنیده بودم مردوری ها بد دهنن اما ندیده بودم , زوت : خاموش شو نمک به حروم , دوبری : آشغال , زره های دوبری آتشین شد و گفت : من دوبری از قهرمانان آتن نمی‌زارم توی بی همه چیز بر من غلبه کنی , مردان من برید و بکشیدشون , زوت : شل مغز , در عرض نیم ساعت کل لشکر دوبری نابود شد , زوت : قبیله من درسته دزدن ولی با دست میتونن یه اژدها رو بکشن , دوبری : پس بگو هر لشکری می‌فرستادن به راحتی میمردن کار تو بود , زوت : اوهوم , حتی کلبورن هم که نیروی خدا گونه داشت تو دستام نابود شد , دوبری : اوننننننننن کلللللبورررررن که ییییه پپپپادشاااااهه روووو توتوتونست بکشه , زوت : آره , ناگهان تالیا با یک لشکر صد نفره آمد , زوت : اوهوم اوهوم همین الان ذکر خیرتون بود , دوبری : تالیااااا اونننننن کلللللبورررررن رووووو کشتههههههه فقطططط فرررراررر کن , تالیا : چی , دوبری : فقطططط بریمممم , تالیا دوبری رو برداشت و برد , دزد : ارباب زوت فرار کردن , با آرامش تعقیب شون کنید , باید به عمق لشکر دشمن حمله کنیم , زوت چه نقشه ای دارد

 

جهان جدید فصل 4 قسمت 2

سرزمین مردور 136 سال پس از میلاد

دیلینگ دیلینگ دینگ ، فردو : همه ی این طلا ها با یاقوت و لاجورد و زمرد و الماس سر جمع میشه یک میلیارد سکه مردوری ، تاجر نقبی : جناب فردو از زمانی که نکرومانسر والا مقام ارباب جهان شدن سکه های مردوری ارزششون بالا رفته ، سرباز فردو وارد شد و گفت : ارباب فردو جناب آزگ دوباره ششصد بچه مدرسه ای رو از دم تیغ گذروند ، فردو : تا انسانها رو نکشه آروم نمیگیره ، آزگو صدا کن ، سرباز : چشم ، تاجر نقبی : ججنااابببب فففرررردوووو مننن میتتترسمممم ، فردو : چیزیت نمیشه سربازا اسکورتت میکنن ، فردو به تالار اصلی رفت ، فردو : میگم آزگ تو با انسانها پدر کشتگی داری ، آزگ : چیه مگه ، فردو : مگه نکرومانسر نگفت بچه هارو نکشید اونا برای تمدن خوبن ، آزگ : نکرومانسر فقط میخواد خودشو بالا نگه داره ، خب بالاخره یه روزی کل زمین مال ما میشه ، فردو : آزگ دهنتو ببند ، اورک کثیف ، آزگ : تاجر آشغال خور ، برت وارد شد و بدون توجه به آزگ و فردو به آنها تنه زد و رفت ، آزگ : هووووووی ، برت : برو بابا ، فردو : عنتر هواست باشه به کی تنه زدی ، برت : خیلی بی ادبی ، اوم دوس نداشتم ، فردو : مرتیکهههههه لوووووووس ، آزگ خنجرش را بر دستش کشید و بسوی برت دوید ، برت چند عکس از جیبش در آورد و گفت : کار منه ، آزگ بر زمین افتاد و از حال رفت ، فردو آب بر صورت آزگ ریخت ، آزگ حالش جا آمد ، فردو گفت : چی در آورد که توی شیطان رنگت پرید ، آزگ : نگو ، اون از من شیطان تره ، فردو : خب بنال ، آزگ : اون چنتا عکس نشون داد از قتل هاش ، فردو : خب ، آزگ : آدمایی که کشته بود رو چشم و زبون و اعضای داخلی مثل معده رو بیرون آورده بود ، و اونا تیکه تیکه شده بود ، جمجمه یارو یه طرف ، استخونای گردنش یه طرف ، و خون ها سیاه رنگ شده بودن ، و بدن ها له شده بودن ، اون نمیکشه اون میترکونه ، فردو بالا آورد و گفت : شاید بتونه جامونو بگیره ، آزگ : منی که انسانهارو به هر صورتی کشتم ، تا حالا اینکارو رو نکردم ، 

سرزمین ریوندل 136 سال پس از میلاد

الروند : منو ببخش کراس ، اگه قدرت بیشتری داشتم نه کیشوارد میمرد ، توهم میتونستی هم حرف بزنی هم راه بری ، و نکرومانسر هم جهانو تصاحب نمیکرد ، پاپینی : الروند تو با نکرومانسر که صدها برابر از کوارتز قویتره جنگیدی ، هنوزم تو قهرمان الف هایی ، مرگ کلبورن هم تقصیر خودت ننداز ، الروند : پاپییییییینیییییییی ، پاپینی : بله خودمم ، جناب بودان با کمک الفسایس و گاندور و آتن یک لشکر یک میلیارد نفره تونسته جمع کنه ، الروند : یک میلییییییاردددددد نفر ، پاپینی : مثل جنگ پونکرو ( جنگی که برای اولین بار نکرومانسر شکست خورد آن هم توسط الروند ) ، پاپینی : حاضری بجنگی ، الروند : دیگه دست ندارم ، چیم هم میبینی ، پاپینی : تو هنوز قهرمان مایی الروند ، الروند از جا برخاست و گفت : چارصد هزار نفرم بگو اضافه کنه ، ریوندل هم میجنگه ، شروع جنگی دیگر ، آیا این جنگ پایان خوشی خواهد داشت ،

کدام

یو بر همگان

از کدوم توی جهان جدید بیشتر خوشتون میاید

1 الروند

2 کلبورن

منتظر کامنتاتون هستم

سایوو

 

جهان جدید فصل 4 قسمت 1

برو ادامه

ادامه نوشته

جهان جدید فصل چهار ( شکست نکرومانسر )

کنچیوا

جهان جدید چهار فصله شد 

کف مرتب

اینارو بزار کنار 

از عنوان فهمیدید این فصل به چی میپردازه پس میرم سراغ شخصیتاش 

کراس چیم-بودان-آرگون-برت بروت-زوت مبارز-گابلین سبز-گابلین آبی-تالیا وار مان-گرینفور-پاپینی-الروند-بانو گالادریل-آرون-تیومن-اووین-مریون-آلفرد اینچل-لیزای فاتح-برکولی اینچل-نکرومانسر-الیزابت-پادشاه اور ها-فردوی بازرگان-عمو جارا-زن عمو نارا-دوبری-ادوارد-چوبین-سیسوس

سایووووووو

جهان جدید فصل 3 قسمت 19

برو ادامه

ادامه نوشته

جهان جدید فصل 3 قسمت 18

برید اودامه

ادامه نوشته

جهان جدید فصل 3 قسمت 17

برو ادامهههههه

ادامه نوشته

قوی ترین شخصیت های جهان جدید تا فصل سوم

سلام

جدیدا گیر دادم به داستانم ، میخوام یازده نفری که تا الان ( فصل 3 ) قویترین هستن تو جهان جدیدو بگم

11-کیشوارد الایار

کیشوارد با احضار مرغ طوفان و با شمشیر صخره ای قطعا جزو ده شخصیت برتره فصل سوم هست

10-برکولیوس اینچل

برکولی مطمنا قویه ، اون با عصای بمبی و شمشیر شکاف دهنده زمان بعد از لیو قویترین شوالیس

9-لیو واک شان

لیو بخاطر نیروی نابود کننده تونست الروند و بودان رو زمین بزنه پس میشه گفت بسیار قویه

8-تراندویل رهبر الف ها

تراندویل قویترین الف سیندار هست و توانایی دستور دادن به گوزن ها و تیرانداز ماهریه

7-بانو گالادریل

بانو گالادریل با توانایی دور زدن مرگ و معجون های جان دهنده جزو خدایان بسیار قدرتمنده

6-الروند

الروند با تاج ویلیا و عمر طولانیش دیگه حرفی برای گفتن نمیمونه

5-بودان

بودان با ورد هایی که میخواند و دعا کردن های جادویی اش از قویترین موجوداته

4-کوارتز ملکه سرزمین روشنایی

کوارتز با عمر جاودانش و شمشیر الهی و زندگی بخشیدن به همه چیز از قویترین موجوداته

3-تام تروید

تام با نیروی جاودانه ای که داره و نیرو های نشان نداده ش میتونم براتون بگم که خیلی خیلی قویه

2-نکرومانسر

نکرومانسر آنتاگونیست اصلی داستان با آنکه قدرتش را نشان نداده اما از جانور زنده ای قویتره

1-کراس چیم دورین

خب معلومه که کراس قویترین قویترینه اون بدون هیچ نیروی جادویی ایی دشمن های زیادیو شکست داده 

خب این پست به مرور جلو رفتن داستان تغییر میکنه

 

 

کدوووووم

سلام

میخوام یه نظر سنجی از شخصیت های جهان جدید بدم

پنج شخصیت رو که از همه بیشتر توی داستان چرت من دوس دارید رو بگید

خوب خودم : 

1-تام تروید 

2-برت بروت 

3-برکولیوس اینچل

4-آلفرد اینچل ( آنگمار )

5-تور فینوه

​​​​​​​شماره های پنج و دو توی فصلای بعدی وارد میشن ( اسپوووویل )

بالابر مای هیرو آکادمی

ییییییییووووو

با اینکه الان فصل دوم مای هیرو آکادمی هستم ولی چندین بالابر ازش آوردم برو ادامه و بنگر

ادامه نوشته

جهان جدید فصل 3 قسمت 16

بروید ادامهههههههه

ادامه نوشته

بیوگرافی لیول

اولین حضور در انیمه : قسمت 79 هانتر ایکس هانتر 2011

قد : 200 سانتی متر

اندام : چاق

وابسته به : ملکه مورچه کیمرا-پادشاه مورچه کیمرا

توانایی ها : نن ( ویژه کار )-غرفه اجاره ای

پیشه : رهبر اسکاردان مورچه های کیمرا

ظاهر : لیول یک مورچه کیمرا با شکل شیر است ، او یال های سفید ، چشم های سیاه و همچنین دو تتوی پنجه بالای سرش دارد او پیراهنی سیاه و گردنبندی با شکل جمجمه دارد ، لیول یک شلوارک بنفش و دستبند و پابند های آبی رنگ دارد

لیول یک رهبر اسکاردان از مورچه های کیمرا است ، لیول توسط ملکه مورچه کیمرا به دنیا آمد ، او تبدیل به یک رهبر اسکاردان شد و بسیار به ملکه بی وفا بود ، بعد مدتی خبر رسید که لیول و چیتو و چند رهبر اسکاردان دیگر ، بجای اینکه انسان هارا تقدیم به ملکه کنند آنها را خود میخوردند ، کولت و پگی به پیش لیول و چیتو رفتند ، و از آنها پرسیدند که چرا انسان هارا میخورید ، انسان ها مال ملکه هستند ، اما آنها گوش ندادند و به کارشان ادامه دادند ، تا اینکه فهمیدند انسان هایی با قدرت زندگی ( نن ) وجود دارد ، لیول و گروهش به هوای خوردن انسان های خاص به بیرون رفتند اما آنها با کایت و کیلوا و گون روبرو شدند ، لیول و گروهش فرار کردند و کایت هم با نیروی ان ( دید چهل متری ) به دنبالشان افتاد ، ناگهان کایت یک نیروی بسیار نفرین شده را حس کرد ، ناگهان نفرپیتو یکی از محافظین ملکه روبروی کایت و کیلوا و گون سبز شد و در یک آن دست کایت را قطع کرد ، کایت به گون و کیلوا گفت که فرار کنند ، و آنها اینکار هم کردند ، گون و کیلوا با کمک نترو ، نوو ، مورل ، ناکل و شوت به ان جی ال ( مکان مورچه های کیمرا ) بازگشتند ، لیول و بقیه اسکاردان ها هم جلوی ملکه جمع شده بودند که ، تخم ملکه شکست و پادشاه از آن بیرون آمد ، پادشاه بدون هیچ ابراز علاقه ای به مادرش ، سریع در خواست غذا کرد ، پگی بسوی ملکه دوید تا درمانش کند اما توسط پادشاه کشته شد ، و دوزاری تمام اسکاردان ها افتاد که پادشاه نمیتواند پادشاه باشد و همه اسکاردان ها از جمله لیول فرار کردند ، پادشاه هم همراه محافظین سلطنتی از لانه بیرون رفت ، کولت پیش مورل و نوو آمد و در خواست صلح کرد و گفت که تمام اسکاردان ها دیگر پایبند به ملکه نیستند و پادشاه بیرون آمده ، مورل و نوو چندین دکتر را برای ملکه آوردند ، اما ملکه را نتوانستند زنده نگه دارند ، پادشاه به گورتوی شرقی رفت ( همسایه ان جی ال ) و قلعه پادشاهش را صاحب شد ، لیول و گروهش هم به گورتوی شرقی رفتند و تبدیل به خادمان پادشاه شدند ، مورل و نوو هم به گورتوی شرقی رفتند تا چیتو و لیول را بکشند ، ناکل بر سر راه چیتو قرار گرفت و هفت فصل ورشکستگی را رویش اعمال نمود ، سپس لیول هفت فصل را برای چیتو از بین برد و چیتو برای انتقام با مورل جنگید و مورل پیروز شد ، لیول پس از شکست چیتو ، مورل را به کلیسای زیر زمینی فرا خواند تا باهم بجنگند ، لیول نیرویی داشت که میتوانست نن دیگران را بدزدد ، او نن دوست مورل یعنی گراچان را دزدیده بود ، مورل گفت که انتقام گراچان را از لیول میگیرد ، و سپس باهم جنگیدند در آخر مورل پیروز میدان شد و لیول کشته شد

 

جهان جدید فصل 3 قسمت 15

برید ادامه

ادامه نوشته

تولد کیوجورو رنگوکو

تولد داریم اونم تولد کی ، رنگوکوی بزرگ ، از مهربونیاش و بزرگ بودنش باید سر خم کنیم ، تولدت مبارک ، حیف که از دستت دادیم ، خلاصه این چند روزه خیلی تولد داشتیم

تولد گون فریکس

اگه گفتین تولد کیه ( تو عنوان خوندین ) تولد گونه گون فریکس ، شخصیت اصلی انیمه جذاب هانتر ایکس هانتر ، گون باحال خندون و قدرتمند تولدت مبارک انشاالله که سیصد و چهارصد ساله بشی ( من چی میگم ) خلاصه تولدت مبارک

ادامه نوشته

تولللللللللد دیدارا

ای قهرمان مهربون و باحال دهکده سنگ ، تولدت مبارک ، تو یکی از بهترین عضو های اکاتسوکی هستی تولدت مبارک ، 

جهان جدید فصل 3 قسمت 14

رتبه کوارتز 133 سال پس از میلاد

لیو و کراس به طبقه نود و سه ( طبقه پنجره ) رسیدند ، کراس : آخیش انگار داشتم کوهنوردی میکردم ، لیو : آه و ناله بسه ، دوستت به کمکمون نیاز داره ، کراس : چرا ، لیو : اون تو طبقه نود با برکولیوس ارباب شوالیه ها روبرو میشه ، کراس : من رفیقمو میشناسم اون انقد ضعیف نیست که ببازه ، لیو : جناب برکولی یه چیز دیگس ، لیو بجای طبقه بالا رفتن به طبقات پایین میرفت ، کراس : هوی لیو چیکار میکنی ، لیو : باید ببینیم برکولی دوستتو کشته یا نه ، کراس : خوب چرا ، لیو : برکولی استاد و کسیه که منو بزرگ کرده ، کراس : باشه ، لیو و کراس به طبقه نود بازگشتند ، و برکولی سنگ شده را دیدند ، کراس : فک کنم کیشوارد یه همچین نیرویی نداشته باشه ، لیو : کار سناتوریوا ست ، کراس : چی ، لیو : سناتور یا سناتوریوا ، از طبقه نود و شش دیگه جای شوالیه سناتورها هستن و رهبر اونا این کار رو کرده ، چون نیروش سنگ کردنه ، برکولی به حرف آمد و گفت : دختر کوچیکم مراقب خودت باش ، کیشوارد به پیش کوارتز رسید و گفت : کوارتز آماده مرگ باش ، کوارتز : تو از الان شوالیه و همسر من هستی ، کیشوارد : درسته جوونی ولی همسن جد جد جد من میمونی ، نمیتونی زنم شی ، کوارتز : حرف مفت نزن 

، کیشوارد به تحت کنترل کوارتز در آمد ، سیسوس : استاد استاد ، چوبین : چی دیدی سیسوس ، سیسوس : استاد ، بانو اون پسره رو تحت کنترل خودش در آورد مثل مردای قبلی ، چوبین : آفرین سیسوس ، حالم از این کارای بانو بهم میخوره ، لیو و کراس به طبقه نود و نه رسیدن ، کراس نفسش را در سینه حبس نمود و آنرا بیرون داد و گفت : ما داریم میام کوارتز ، در قسمت بعدی چه خواهد شد ، آیا کیشوارد با کراس و لیو میجنگد ، سیسوس کیست  

بالابر هانتر ایکس هانتر

یک سری بالابر آوردم اونم از هانتر ایکس هانتر

بنگرید

ادامه نوشته

تمام انیمه هایی که دیدم

سلام 

امروز اومدم با یه پست اونم اینکه چه انیمه هایی دیدم ، واقعا نمیدونم چی ببینم تو کامنتا بهم بگید

1-دیجیمون

2-شاهزاده تنیس

3-هایکیو

4-نبرد پدال ها

5-ناروتو و بوروتو

6-اتک آن تایتان

7-سورد آرت آنلاین

8-دفترچه مرگ

9-شیطان کش

10-توکیو غول

11-امیر ارسلان

12-ناکجا آباد موعود

13-جوجوتسو کایزن

14-هانتر ایکس هانتر

15-موریارتی وطن پرست

خب واقعا واقعا نمیدونم چه ببینم ، حتما تو کامنتا بگید

معرفی انیمه موریارتی وطن پرست

سلام امروز اومدم با معرفی یه انیمه معمایی خیلی خیلی قشنگ

نام : موریارتی وطن پرست

ژانر : راز آلود-روانشناختی-شونن-تاریخی

تعداد قسمت ها : فصل اول 11 قسمت

مدت زمان : 24 دقیقه

شخصیت ها : ویلیام جیمز موریارتی-شرلوک هلمز-جان همیش واتسون-مایکرافت هلمز-بازرس لستراد-آلبرت جیمز موریارتی-لوییس جیمز موریارتی-سباستین موران-فرد پولاک-آیرن آدلر-جک رنفیلد-وون هردر-زک پترسون

داستان به اواخر قرن نوزدهم در لندن برمیگرده ، یک خانواده اشرافی دو پسر بچه فقیر رو به فرزند خوندگی میگیرن ، یکی از بچه ها خیلی عاقل بود و همیشه میخواست اشراف بد رو بکشه ، خانواده ای هم که پسرا رو گرفته بود حالشون از فقرا بهم میخورد و فقط پسر بزرگ خانواده بچه هارو دوس میداشت ، بعد مدتی بچه ها و پسر بزرگ خانواده دست به یکی میکنن و خانواده رو از بین میبرن ، این سه پسر مثل برادر باهم بزرگ شدند و اشراف رو قتل عام میکردن ، تو یکی از این داستان ها شرلوک هلمز وارد ماجرا میشه و ......

 

جهان جدید فصل 3 قسمت 13

برید ادامه

ادامه نوشته

بیوگرافی اونوکی کامیزورو

اولین حضور در انیمه : فصل 10 قسمت 3 ناروتو شیپودن

قد : 140 سانتی متر

اندام : کوچک

ککی توتا : عنصر خاکستر

وابسته به : ایواگاکوره-نیروهای متحد شینوبی

تکنیک ها : عنصر سنگ-عنصر آتش-عنصر باد-قدرت فرا زمینی

خانواده : ایشیکاوا کامیزورو ( پدر بزرگ ) کیتسوچی ( پسر ) کوروتسوچی ( نوه ) کوزوچی ( نوه ) کو ( پسر )

پیشه : سوچیکاگه سوم

ظاهر : اونوکی پیرمردی با موها و ریشهای سفید است ، او لباس فرم نینجاهای ایوا را برتن دارد

اونوکی سوچیکاگه سوم و نوه سوچیکاگه اول است ، او در نوجوانی توسط مو سوچیکاگه دوم آموزش یافت و تبدیل به یک نینجای عالی شد ، در زمان مرگ سوچیکاگه دوم و میزوکاگه دوم او تبدیل به سوچیکاگه سوم شد ، او و دهکده اش باعث جنگ سوم شینوبی شدند ، اما در این جنگ شکست خوردند ، در پیری او در اجلاس کاگه ها شرکت کرد و با ساسکه اوچیها جنگید ، او پسرش کیتسوچی را به عنوان فرمانده گردان دوم شینوبی ها معرفی کرد ، در جنگ چهارم شینوبی ، اونوکی و پنج کاگه با مادارا جنگیدند و اونوکی بهترین جنگاوری را رقم زد ، پس از جنگ چهارم ، او از مقام سوچیکاگه استعفا یافت و مقامش را به نوه اش کوروتسوچی اهدا کرد ، بعد مدتی او با علمش گولم های خاکی ساخت اما این گولم ها هیچ رحمی نداشتند برای همین توسط کوروتسوچى رد شدند ، بعد مدتی در یکی از ماموریت ها نوه اش کوزوچی کشته شد و اونوکی بسیار افسرده شد ، برای همین او با گولم ها و جنازه کوزوچی یک انسان مصنوعی بنام کو خلق کرد و آنرا پسر خود خواند ، بعد مدتی اونوکی فهمید که اوروچیمارو یک انسان مصنوعی بی نقص ساخته ، کو را فرستاد تا میتسوکی ( انسان مصنوعی ) را بیاورد ، میتسوکی دهکده اش را ترک کرد و به کو پیوست ، بوروتو و سارادا و شیکادای و اینوجین و چوچو برای نجات میتسوکی به ایواگاکوره رفتند اما دیدند که اونوکی انسان پستی شده که هیچ مهری درونش نیست ، سپس کو وارد محل شد و با بوروتو و دوستانش جنگید ، بوروتو و دوستانش توسط کو از هم جدا شدند ، بوروتو و اونوکی وارد مکان مقدس ایواگاکوره شدند و نمی دانستند چگونه از آنجا بروند ، اونوکی تقاضای بخشش کرد و بوروتو هم اورا بخشید ، در همین حین یکی از نینجاهای ایوا وارد آنجا شد و با کمک بوروتو سعی کردند که از مکان مقدس بیرون روند ، و موفق شدند ، اونوکی به بوروتو قول داد که کو را از بین ببرد ، میتسوکی به پیش دوستانش بازگشت و اونوکی با کو وارد جنگی سخت شد ، در این جنگ کو و اونوکی هر دو کشته شدند ، 

بیوگرافی اووگین

اولین حضور در انیمه : قسمت 41 هانتر ایکس هانتر ( 2011 )

قد : 258 سانتی متر

اندام : بسیار ورزیده

وابسته به : گنی ریودان

توانایی ها : نن ( افزایشی )-قدرت بیگ بنگ

پیشه : عضو یازدهم گنی ریودان

ظاهر : اووگین مردی با بدن ورزیده و موهای خاکستری و چشمهای سبز است ، او بعضی مواقع پوست خرس برتن دارد و یک شلوارک جذب میپوشد 

اووگین عضو یازدهم گنی ریودان است ، او در جوانی به گروه گنی ریودان پیوست و همراه دوستش نوبوناگا با هم هم تیمی شدند ، در میانسالی برای حراجی بزرگ همراه گنی ریودان به شهر یورکشین رفتند و حراحی را بهم ریختند و مردم را کشتند ، گروه اسکورت حراجی به دنبال گنی ریودان افتادند ، بیشتر گروه های اسکورت توسط اووگین کشته شدند ، سپس رهبران حراجی گروهی بنام اینجو هارا رو کردند ، اینجو ها با اووگین جنگیدند اما همه کشته شدند ، در میان گروه های اسکورت کوراپیکا هم بود ، او با چشمانش تتوی عنکبوت را پشت اووگین دید و خواست انتقام خانواده اش را بگیرد و اووگین را دستگیر کرد ، بقیه اعضای گنی ریودان فهمیدند که اووگین دستگیر شده اورا نجات دادند ، بعد مدتی گنی ریودان در مورد شخصی که اووگین را دستگیر کرده است را بگیرند ، اما نفهمیدند او کیست ، اووگین با کوراپیکا قرار گذاشت که با هم بجنگند ، کوراپیکا به اووگین گفت که گنی ریودان خانواده مرا کشته ، اووگین قبول کرد و برایش مهم نبود و با کوراپیکا جنگید اما توسط کوراپیکا کشته شد

جهان جدید فصل 3 قسمت 12

سلام

برید ادامه

ادامه نوشته