رتبه کوارتز 133 سال پس از میلاد

در میان جنگ لیو و کراس و کیشوارد ، از شمشیر کیشوارد صخره های غول آسا بیرون زد و اتاق را در بر گرفت ، کیشوارد : شما محکوم به مرگ هستید ، ناگهان دروازه ای باز شد و از آن لنی و کاردین بیرون زدند ، کاردین : فکرشو نمیکردم که کار به اینجا ختم شه ، چوبین : بانو کاردین ، کاردین : درسته خودمم ، چوبین : منو ببخشید اما ملکه گفته باید شمارو بکشم ، شما تهدیدی برای جهان هستید ، کاردین : باز زر زرای اونو گوش دادی ، چوبین : پاتو از گلیمت درازتر نکن ، لنی : ببخشید میشه دعوا رو تموم کنید ، چوبین : تو چی میگی بچه ، سپس در دستان چوبین سنگ هایی سبز شدند ، کاردین چشمانش را بست و با کوبیدن عصایش به زمین تمام صخره هایی که کیشوارد درست کرده بود خرد شدند ، کیشوارد : زنیکه چیکار کردی ، کاردین : قدرت کوارتز اسکلت کرده ، تو قراره کوارتز رو بکشی نه اینکه بهش خدمت کنی ، آززززززاد شو ، ناگهان کیشوارد به خودش آمد و گفت : من کجام اینجا کجاس ، کراس و لیو که سنگ شده بودند ، توسط کاردین آزاد شدند ، کراس : کاردین تو اومدی ، کاردین : انگار نمیتونید خودتون از پس کوارتز بر بیاین ، چوبین راه طبقه صدم را با سنگ بست و به طبقه صدم گریخت ، لنی : عه فرار کرد راهم بست ، کاردین : اون میدونه ما میتونیم اینو بشکنیم فقط میخواد وقت کشی کنه و خبرمونو به کوارتز بده ، چوبین به پیش کوارتز رفت ، چوبین : بانو جان بانو جان ، کوارتز : چی شده ، چوبین : دشمن همراه بانو کاردین به طبقه نود و نه رسیدن ، کوارتز : پس که رسیدن ، چوبین : بله بانو ، کوارتز : شمشیرمو بیار ، کاردین سنگ را خرد نمود و از پلکان طبقه نود و نه بالا رفتند ، آنها به طبقه صدم طبقه آسمان رسیدند ، در این طبقه جز کوارتز کسی نبود ، کوارتز با لباسی مجلسی بر تختش نشسته بود و می نوشید ، کراس : نیومدیم مهمونی که ، کوارتز : آووووو پس تو پسر الام هستی ، دقیقا همونجایی که وایسادی کشتمش ، خون کراس به جوش آمد و گفت : آششششغالللللللل ، کاردین : لنی با دروازه الهی به خونه برگرد ، لنی : اما ، کاردین : اما بی اما تو باید تنها بازمونده مون باشی ، لنی : منم میخوام بجنگم ، کاردین : ساکت شو ، لنی با پوچی تمام به طبقات پایین رفت ، کاردین : خب خب خواهر بالاخره همو دیدیم ، آیا چه خواهد شد ، کوارتز چه نیروهایی دارد ، کراس و یارانش چه میکنند