سرزمین آتن( سال 133 میلادی )

بعد از شکست کوارتز ، لشکر نومانور و ایزگارد هزاران کشته و میلیون ها زخمی داد ، یکی از کشته شدگان سرباز دلیر کیشوارد الایار بود که با شهامت و شجاعت جنگید و کشته شد ، او در کنار الام چیم و تورین سپر بلوط خاک شد ، فرمانروای ریوندل الروند یک دستش را از دست داد ، و حکومت ریوندل را به همسرش کلبریان اهدا کرد ، فرمانروای نومانور جناب تیومن با شجاعت جنگید و از حالش خبری در دسترس نیست ، سربازان دلیر تالیا و گرینفور بسیار زخمی شدند و برای زنده ماندنشان باید دعا کرد ، سرباز پاپینی یک دست شکسته و یک پا پیچ خورده ، شاهزاده الفسایس آرگون بخاطر صدمات بسیار در منزل بستری شده و حالش رو به بهبود است ، بودان جادوگر سپید صدمه جدی ای ندید و به کمی استراحت نیازمند است ، و در آخر سرباز شجاع و قهرمان ما کوارتز بانوی شهوت و نزاع را از بین برد کسی نبود جز کراس چیم دورین ، نام او از سرزمین آتن تا ریوندل تا سیاه بیشه تا کوهستان آبی و تا صحرای نقب و تا سرزمین تاریکی ها مردور نامش پیچیده شد ، و مردم فهمیدند که کوارتز موجودی پست و بد نهاد بوده است ، اما سرباز چیم به کما رفت

سرزمین آتن( سال 134 میلادی )

بعد یک سال سرباز چیم از کما بیدار شد و بنا به گفته پزشک ها او دیگر نمیتواند پاهایش را کنترل کند و دچار معلولیت پا شد ، لیو واک شان یکی از شوالیه های کوارتز نگهداری از سرباز چیم را قبول کرد

سرزمین آتن( سال 135 میلادی )

برای حکومت بر کل سرزمین ها یک اجلاس برگزار شد و نامزد های حکومت برکولی اینچل و نکرومانسر بودند ، اما همه چیز آنطور که میشد پیش نرفت و نکرومانسر رهبر کل جهان شد ، او در جنگ های پیاپی با الف ها پیروز شد و نصف سرزمین سیاه بیشه را تصرف کرد ، نکرومانسر مثل حمله به سیاه بیشه زوت مبارز را به آتن فرستاد تا آتن را تصاحب کند اما برکولی اینچل و شوالیه های سابق کوارتز مانع شدند اما فقط پایتخت آتن شهر گومورو ( برج کوارتز ) توانست در برابر نکرومانسر مقاومت کند

سرزمین ریوندل( سال 136 میلادی )

به دستور شاه وقف ریوندل کلبریان و مادرش گالادریل سرباز چیم همراه لیو واک شان برای امنیت بیشتر به ریوندل آمدند ، 

سرزمین آتن( سال 136 میلادی )

جاسوسان نکرومانسر به رهبری برت بروت وارد برج کوارتز شدند و برج کوارتز را خرد کردند ، برکولی اینچل هم برای تلافی سربازان زیادی جمع کرد و با برت بروت جنگید به این جنگ ( جنگ بازپس گیری آتن ) یا ( جنگ سوانو ) میگفتند

جنگ سوانو

برکولی : مردان دلیر و قدرتمند آتن بتازید و سرزمینتان را باز پس گیرید ، در این جنگ برکولی سی و سه میلیون نفر را جمع آوری کرد اما از سی و سه میلیون نفر فقط ده هزار نفر زنده ماندند و ولی فقط سه استان آتن پس گرفته شد ، در عین حال فقط این جنگ برای هیچ و پوچ بود و فقط انسانها از دم تیغ گذرانده شدند ، خلاصه پس از نابودی کوارتز با اینکه او یک زن بد وجود بود ولی محافظ خوبی از سرزمینش بود ، برای همین انسانها به ریوندل رفتند و از کلبریان خواستند که سرباز چیم سرزمینشان را پس گیرد ، کلبریان : انسانها ما با شما هم دردیم ولی سرباز چیم به گفته پزشکا دچار معلولیت پا شده ، مردم : اگه اون اینجوری شده پس چرا خود شما الف ها به انسانها کمک نمیکنید ، مگه گفته نشده الف ها و انسان ها برادر هستن ، کلبریان به زور و اصرار پدرش کلبورن سپاه صد هزار نفره الف هارا فرستاد الف ها همانند انسانها شکست خوردند و از آنها فقط صد نفر باقی مانده بود ، کلبورن : ای الف ها درسته از ما تعداد کمی باقی مانده اما ما پیروز میدانیم ، کلبورن با شهامت جنگید و نتوانست شهر را پس گیرد و کشته شد ، او یک پادشاه هفتصد ساله در کمال ناباوری کشته شد و حتی برای کسی هم نخودی ارزش نداشت ، سرزمین لوتلورین کاملا بدست ملکه گالادریل افتاد