رتبه کوارتز 133 سال پس از میلاد

کاردین : بلندشو ، بلندشو ، بلندشو پسرک ، کراس : چی شده چه خبره ، کاردین : من کاردین هستم کسی که نجاتتون دادم ، براساس آرم زرهت معلومه از ایزگارد اومدی ، کراس : ممنون ازتون ، پس میدونید من کیم ، کاردین : اتفاقا خوشحالم شدم ، اون کوارتز عوضی ، کراس : لیو لیو کجاس ، کاردین : شاگردم داره درمانش میکنه ، کراس سوی لیو دوید ، و گفت : مردک دستتو بکش ، شاگرد : خوب چی شده دارم درمانش میکنم ، کراس : بهش دست نزن ، حالت خوبه لیو ، لیو با یک مشت کراس را به دیوار کوفت ، لیو : برو اونور شیطان ، ممنون از تون من میرم ، کاردین : تو از یه برج 100 طبقه افتادی ، اگه جادوم نبود الان گوشت کوبیده شده بودی ، لیو : ممنون ولی من میرم ، کاردین : لنی در رو با جادو ببند ، لنی : ای به چشم ، لیو محکم به در کوبید اما در تکان از تکان نخورد ، لیو : زنیکه بهش بگو در رو باز کنه وگرنه میمیری ، کاردین : روبروی تو یه مایار وایساده بعد میخوای بهم حمله کنی ، کراس : راس میگه نرو ، لیو : اصن تو کی هستی ، کاردین : کوارتز آشغال ذهنت رو از بین برده ، لیو : در مورد بانو درست حرف بزن ، کاردین : من خواهرشم میدونم چی کار کرده و نکرده ، کراس : پس شماهم ، کاردین : این داستان به بیش از میلیاردها سال پیش برمیگرده ، پدرم کوارتز رو به عنوان شاه جانشین قبول کرد ، اما نمیدونست که کوارتز انسان بی جنبه ایه ، کوارتز میلیاردها سال انسان هارو به باد داد و عیسی رو کشت ، من باهاش مقابله کردم اما اون منو شکست داد ، من زخمی شده بودم که عمه ی لنی یعنی خانم نارا نجاتم داد ، اما اونم لنی رو ول کرد و رفت ، کراس : که اینطور ، بانو کاردین در رو باز کن من میرم تا کوارتز رو نجات بدم و لیو رم میبرم ، کاردین : برو پسرم برو و ظلم رو به پایان برسون ، از آن طرف کیشوارد به طبقه نود رسید آنجا یک حمام بود ، آیا چه کسی آنجا منتظر کیشوارد است